ورکشاپی از عکاسی با موبایل با حضور نگار آقا علی طاری به عنوان مدرس در میبد برگزار شد که به عنوان یک شرکت کننده در این ورکشاپ عکاسی ضمن آموختن نکاتی ویژه و مهمی در باره عکاسی چنان تحت تاثیر روحیات و شیوه راهنمایی وی در حوزه عکاسی قرار گرفتم که درصدد برآمدم گفتگویی با این هنرمند داشته باشم و از تجارب و چگونگی روی آوردن وی به هنرعکاسی و کسب موفقیت هایش جویا شوم و با نشر آن گفتگو دریچه ای از دید یک بانوی هنرمند ایرانی به هنر عکاسی به روی خوانندگان باز کنم.
آنچه می خوانید ما حصل این گفتگوی خودمانی است:
لطفا خودتان را معرفی کنید:
متولد تهران هستم و تحصیلاتم نیز لیسانس روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی تهران می باشد و در این حوزه نیز از سن ۱۸ سالگی در مراکز فرهنگی ، مدارس و آموزشگاه های تهران در مقاطع مختلف دبستان ، راهنمایی و دبیرستان فعالیت هایی فرهنگی و اجرایی داشته ام و بعدها نیز با توجه به علاقه ام به عکاسی با پرداختن به این هنرتوانستم شیوه ای جدید برای آموزش عکاسی و تلفیق این هنر با روانشناسی برای آموزش دادن به نوجوانان به صورت تخصصی پایه ریزی کنم و به تدریس عکاسی در کناردیگرکارهای فرهنگی تا به حال پرداخته ام.
از چه زمانی به عکاسی علاقه مند شدید؟
اززمان بچگی به خاطر علاقه دایی هایم به خصوص دایی بزرگم به عکاسی به این هنر علاقمند شدم اما به این فکر نمی کردم که روزی عکاسی را برای کار برگزینم چون در دوران تحصیل می خواستم در رشته روانشناسی یا رشته های غیرهنری ادامه تحصیل دهم ولی الان بسیار خوشحالم که به مرور عکاسی تمام زندگی من شده است و بعد از فوت مادرم نیز وابستگی بسیاری به این هنر پیدا کرده ام و تنها چیزی که آرامم می کند همین هنر عکاسی و پرداختن به آن است.
البته در آن اوایل به صورت تخصصی کار نمی کردم اما با کسب تجربه عکاسی در ژانرهای متفاوت برای محک زدن خودم یکی دو سالی در زمینه عکاسی طبیعت ،عکاسی درسفر، پرتره ، مستند ، همچنین عکاسی از کنسرت ها کارهای متفرقه انجام دادم نا بدانم علاقه ام به کدام حوزه عکاسی است.
زمانی هم سومین اجرای دنیا در هانگزوی چین با اجرای عشق در سلسله سونگ را به دست آورم ، همین طور بال چلکوفسکی درروسیه را کار کردم و درکنار تمام این کارها آتیلیه و استودیوی شخصی را هم داشتم.
در تمام تجارب یک دو سال کارعکاسی در ژانرهای مختلف به خاطر همزاد پنداری با افراد مختلف داشتم و اینکه زندگی آدمها و نوع نگرش آنها برایم جالب ومهم بود احساس کردم عکاسی مسند را برای ادامه راه در عکاسی انتخاب کنم و از آن زمان به مدت ۶ سال است که تمرکزاصلی ام بر روی عکاسی مستند می باشد.
همینطورچهار تا پنج سال است که عکاسی با موبایل را با نگرشی که نسبت به تنهایی انسان دردوره معاصر داشتم در ۱۲ کشور با همین ایدئولوژی و نگرش عکاسی با موضوع مستند خیابانی کار کرده ام و در این ارتباط ورکشاپ های زیادی در شهرهای مختلف برگزار کرده وبسیاری از افراد با عکاسی موبایل آشنایی پیدا کردم و خودم نیز به راز و رموزی در این حوزه با برگزاری ورکشاپ ها که بیشتر تجربی و کمتر تکنیکال بود با توجه به تجربه دست یافتم .
از چه زمانی فعالیت خود در زمینه عکاسی را به صورت تخصصی شروع کردید؟
به مدت حدود ۹ سال است که عکاسی را شروع کرده ام اما به صورت متمرکز ۶ سال است که به عکاسی مستند اجتماعی با سفربه شهرها و کشورهای هند، سنگاپور ، مالزی ، باکو، چین ، بلغارستان ، روسیه ، ترکیه و… با دنبال کردن پروژه های پرداخته ام.
بیشترین دست آوردهای هنری شما مربوط به کدام سفراست؟
نمی توان گفت دست آورد هنری چون به عنوان مثال کشور هند و روسیه برای من جاذبه های زیادی داشت که بیشتر دوست دارم به مدت ۶ ماهی در این کشورها زندگی کرده و به عکاسی بپردازم اما به خاطر اشتغال به کار عکاسی و کسب درآمدی که باید داشته باشم تا به حال این اتفاق برایم روی نداده است.
درچه شهرهایی از کشور ایران عکاسی کرده اید؟
با سفر به بیشتر شهرها ی ایران مانند چاه بهار، بندرعباس ، مشهد ، یزد ، میبد ، کردستان ، شهرکرد، اصفهان طبس و… به صورت متمرکز پروژه هایی را دنبال کردم .
موضوعات مورد علاقه شما برای عکاسی چیست؟
من عکاسی را مستند عکاسی فقرگرایانه و به تصویر کشیدن بدبختی ها نمی دانم ، هرکدام از ما می توانیم مستندی را در باره زندگی خود ارائه دهیم که برای دیگران جالب باشد و با توجه به فرهنگ جامعه و قواعد عکاسی و تجربه عکاس به تصویر کشیده شود.
عکاسی از بانوان با دنبال کردن داستان و پروژه ای بیشترمورد علاقه ام بوده است به آن خاطر زن و مرد با هم برابر هستند اما در جوامع مردها بیشتر دیده می شوند.
البته نگاه من ، نگاه برتری زن ها به مردها نیست بلکه نگاه تساوی و حق زیستن بدون در نظر گرفتن جنسیت است.
در چه شهرهایی ورکشاپ برگزار کرده اید؟
تا به حال ورکشاپ ها در موزه ملی ایران ، شهرکرد، میبد، سیستان بلوچستان، هرمزگان و… برگزار کرده ام.
چه نمایشگاه هایی برگزار کرده اید؟
از نمایشگاه هایی که برگزار کرده ام یکی « و من مسافرم» که به صورت انفرادی برگزار شد و عواید آن به خیریه نقص ایمنی تقدیم شد ، بود و همچنین نمایشگاه عشق در سلسله سونگ با به نمایش گذاشتن تصاویری مرتبط به سومین اجرای دنیا در چین و نمایشگاه کردیرتره که به عنوان کیوریتور از بهترین عکاسان در تمام ایران دعوت کردم و با قرار گرفتن چهره کردها بر روی دیوار با توجه به اعتقادم که وقتی یک عکس مستند گرفته می شود بخشی از آن هویت کسی است که ازاو تصویر گرفته شده است ، خود کردها به خودشان کمک کردند.
این نمایشگاه بسیار موفقیت آمیز برگزارو عواید آن برای زلزله کرمانشاه که چند ماه بعد از زلزله برگزاری آن بود ، جمع آوری شد ، همچنین نمایشگاه فوق در میبد و سنندج هم برگزارشد .
نمایشگاه هایی گروهی هم در یونان و استانبول برگزارشد ، نمایشگاه یونان با داوری و اهدای جایزه و تقدیرنامه همراه بود.
البته نمایشگاه های گروهی با همکاری هنرمندان در خانه هنرمندان و دیگرگالری های کشور نیز برگزار کردم که بیشتر به صورت حمایتی برگزار می شد.
نمایشگاه بین المللی هم برگزار شده که شرکت کرده ام و جوایزی هم گرفتم.
چه موفقیت هایی تا به حال به دست آورده اید؟
تا به حال بیش از۳۰ موفقیت وجایزه بین المللی داشته ام ، البته گرفتن جایزه و نیز کسب موفقیت بین المللی و کشوری معرف بهترین عکاس نیست بلکه جایزه و موفقیت تاییدی بر کاریک هنرمند و انرژی دهنده به او است برای اینکه بیشتر تلاش کرده و نسبت به مخاطبان خود احساس مسئولیت کند.
با گرفتن جایزه حس کرده ام که باید تلاشم را برای عکاسی بیشتر کنم چون دریافته ام عکاسی رسالتی دارد و باید یک ایدئولوژی انسانی را به بیننده عکس انتقال دهد ، عکاس باید با سوژه های خود همدردی کرده و حامی آنها باشد چون به آنها مدیون است.
تعریف شما از عکاسی ؟
عکاسی زندگی من را عوض کرد ، با فوت مادرم که در کنار او به عنوان کوچکترین فرزند خانواده احساس آرامش می کردم ، در شرایطی قرار گرفتم که تنها عکاسی توانست اندوه من را کاهش دهد با رفتن به جاها و مکان های مختلف و دربرخورد با آدمها در شهرها و خیابان های متفاوت ، دیدن دنیا و درک همه چیزتوانایی به من داد تا بتوانم رها شوم و خود را به آن وفق دهم و به نوعی عکاسی مادرم شد.
در واقع تلخترین اتفاق زندگی من باعث شد که من عاشق عکاسی شده و به نوعی با عکاسی که کار ساده ای است ولی عکاس بودن مهارت می خواهد مشغول شوم.
باید گفت که همه گیرنده عکس هستیم اما پس از سالها کار و کسب تجربه و فراگیری رموز و فنون عکاسی به طور مستمر و به نمایش گذاشتن ایدئولوژی و آنچه در جهان رخ می دهد، شرکت در فستیوال ها و گرفتن خروجی در کارها عکاس هستیم.
ابزار درعکاسی مهم است اما مهمتر از آن نگاه به عکاسی است و به همین دلیل به عکاسی با مویایل بیشتر توجه دارم چون که با ثبت یک عکس می توان در جوامع تاثیر گذار بود و یک نگرش مثبت را در جامعه برجسته ساخت و ایدئولوژی های افراد مختلف را به نمایش گذاشت.
سوژه ای که نگار آقا علی طاری بعد از ۶ سال پیدا کرد و خود را در قاب آن قرار داد تا نشان دهد برای همیشه درزندگی سوژه اش خواهد بود.
نگار آقا علی طاری که به عنوان یک زن به هنرعکاسی مشغول است و پروژه های عکاسی خود را نیز تا به حال در شهرهای مختلف ایران دنبال کرده است می گوید به عنوان یک خانم عکاس تا به حال به ندرت به مشکل برخورد کرده ام چون با ارتباط برقرار کردن با مردم و احترام گذاشتن به فرهنگ ها و رعایت نوع پوشش درجاهای مختلف کار کرده ام و تجربه های خوبی کسب کرده ام.
تنها مشکلی هست بعضی افراد از این واهمه دارند که از آنها تصویرگرفته شود که به نظرم این ترس بی مورد است چون در همه جای دنیا کارعکاسی بر اساس قوانین مرتبط به آن انجام می گیرد.
البته مسئله امنیت در تمام دنیا مطرح هست که قبل از سفر می توان با پرس و جو از امنیت شهرو مکان ها اطلاع یافت و در سفرها رعایت احتیاط کرد.