میگنا : “حالا چند دقيقهي ديگر بنشين. نترس، دير نميشه!”؛ “قربون دستت اين بچهي ما را نگهدار تا ما از خريد برگرديم”؛ “نميشه!، بايد امشب به مهموني بياي وگرنه دلخور ميشم”؛ “ميبخشيد، امشب خانم-بچهها هوس كردن برن گردش. قربونت اون ماشينتو يه دو ساعت بده ممنون ميشم” و….بدون شك همهي ما بارها و بارها با مواردي اين چنين برخورد كردهايم و چه بسا گاهي به دليل عدم تمايل روحي و يا قرار داشتن در موقعيتي خاص، از ته قلب آرزو كردهايم كه ايكاش چنين چيزي از ما خواسته نميشد. پاسخ شما در اينگونه مواقع چيست؟ آيا جرات ميكنيد با صراحت تمام “نه” بگوييد؟ آيا وقتي در يك جمع قرار ميگيريد، به خود اجازه ميدهيد نظراتي كه با آن مخالف هستيد را رد كنيد؟ يا اينكه مانند بسياري افراد توي رودربايستي گير ميكنيد و براي رعايت قاعدهي “مردم داري”، با كراهت اينگونه خواستهها را اجابت ميكنيد؟
راضی نگه داشتن تمام آدمهایی که در اطراف ما هستند تقریبا غیرممکن است ضمن اینکه وظیفه نداریم برای رضایت دیگران بیش از توان خود مسئولیت بپذیریم
به نظرمیرسد در جوامع مدرن امروز به کسانی احترام میگذارند که گرایشات و رفتارهای مثبت داشته و آمادگی ورود به هر درگیری و چالش تازهای را دارند.
بر همین اساس، بسیاری از مردم حتی در مواقعی که با موضوعی مخالف هستند هم ترغیب میشوند، بگویند “بله”. و زمانی این موضوع جدی تر میشود که کاری را تنها و تنها بخاطر پاسخ مثبتی که دادهاند مجبور به انجامش شوند و در واقع هیچ تمایلی برای انجام آن وجود ندارد. تا جایی که ممکن است منجر به اضطراب یا حتی بیماری فرد شود.
نه گفتن چه به رئیسمان، چه به فرزندمان و چه به دوستانمان آسان نیست. در نتیجه بسیاری از ما به انجام کارهایی مجبور می شویم که دوست نداریم، یا برایمان سخت هستند.
گفتن این کلمه دو حرفی برای بسیاری از ما دشوار است، نه گفتن چه به رئیسمان، چه به فرزندمان و چه به دوستانمان آسان نیست. در نتیجه بسیاری از ما به انجام کارهایی مجبور می شویم که دوست نداریم، یا برایمان سخت هستند.
بسیاری از کودکان در محیط خانواده و تحت تاثیر تربیت والدین می آموزند که برای حفظ آرامش یا برای مودب بودن، باید درخواست دیگران را بپذیرند. به یاد داشته باشید که دنیا با “نه” گفتن ما به پایان نخواهد رسید، بلکه این کلمه مانند همه کلمات دیگر نوعی مبادله اطلاعات است.
دلایل اجتناب ورزیدن
چرا هر کسی باید از انجام برخی کارها اجتناب کند؟ شما نمیتوانید بیش از حد توان برای آسایش و رضایت دیگران وقت بگذارید. به عبارت دیگر، پاسخ مثبت به تمام خواستههای دیگران، دیگر وقتی برای شما باقی نخواهد گذاشت تا به اموری که برای خودتان اهمیت دارد بپردازید.
فقط خود فرد میتواند با عملکرد خویش، خود را در اولویت آخر قرار داده و خواستههای دیگران را بر نیازهای خود ترجیح دهد.
گفتن “نه” به برخی درخواستهای دیگران به این معنی نیست که شما فردی تنبل یا خودخواه هستید. بلکه یعنی شما تعهداتی با اولویت بالاتر نسبت به درخواست مطرح شده دارید. به علاوه “بله” گفتن همیشه هم خوب نیست و میتواند تاثیری منفی بر سلامت ذهن داشته باشد. داشتن یک برنامه افراطی برای دیگران باعث میشود دچار یک بیقراری بیمارگونه شوید.
پرهیزاز انجام یک سری از کارهایی که از شما خواسته میشود، میتواند برای شما وقت خالی کافی را ایجاد کند تا به علایق خودتان بپردازید. مثلا در کلاسهای متفاوت شرکت کنید یا به دیدن جاهای دیدنی که میخواهید ببینید بروید.
پاسخ خود را بسنجید
بسیاری مردم پاسخ مثبت میدهند چون احساس میکنند که اجتناب از انجام یک کار میتواند به معنای از دست دادن یک فرصت بسیار با ارزش باشد. بنا بر این خوب است پیش از اینکه خود را درگیر انجام کاری بکنید کمی پیرامون آن فکر کنید. از خود بپرسید که درگیر این ماجرا شدن تا چه اندازه برای شما میتواند اهمیت داشته باشد. و اگر آن کار در لیست اولویتهای شما از اهمیت بالایی برخوردار بود، بپذیرید.
ضمنا اگر انجام کاری واقعا مورد علاقه شما نیست، باید از انجام آن صرفنظر کنید. و بسنجید که پاسخ مثبت به این درخواست، چه مقدار استرس به شما وارد میکند.
اگر مطمئن نیستید که میخواهید کاری را انجام بدهید، به راحتی بگویید ” راجع به این موضوع فکر میکنم و به شما جواب میدهم.”
مودبانه رد کنید
برخی مردم برای “نه” گفتن به درخواستهای دیگران، به نوعی رفتار میکنند که حتی ممکن است کار به دلخوری بکشد.
در نظر داشته باشید که نپذیرفتن انجام یک کار با گذشت زمان آسانتر میشود.
کلید مودبانه رد کردن یک تقاضا، اعتماد است. نپذیرفتن خود را مودبانه توام با همراهی و همسویی با فرد تقاضا کننده، اعلام کنید اما دقت کنید که محکم و استوار باشید. و از عبارات اعتذاری و پوزش خواهی یا صحبت کردن به نوعی که میخواهید خود را توجیه کنید، اجتناب کنید و از زبانی که نشان از عدم اطمینان شما باشد هم استفاده نکنید. اگر کلام شما از استحکام کافی برخوردار باشد دیگران به خود اجازه نخواهند داد در جهت ترغیب شما به انجام آنچه که آنان میخواهند، تلاشی کنند.
به راحتی به دیگران بگویید که نمیتوانید درخواست آنان را بپذیرید زیرا به اندازه کافی برنامه کاریتان پر است و اگر طرف مقابل شما خواستهاش را بارها و بارها تکرار کرد، شما هم از تکرار اجتناب خود هراس نداشته باشید.
شما هیچ نیازی به شرح و بسط علت عدم پذیرش خود ندارید. به علاوه نباید از عدم پذیرش انجام درخواست دیگران احساس گناه کنید. توجه کنید که انجام کارهایی که تمایل چندانی به انجام آن ندارید احساس بدی در شما ایجاد میکند.
دروغ گفتن برای اجتناب از انجام کاری، ایده خوب و درستی نیست زیرا این بیم و هراس همواره در دروغ وجود دارد که روزی حقیقت برملا شود ضمن اینکه هیچ وقت هیچ چیز بهتر از راستی و صداقت نیست .
گفتن “نه” برای اولین بار ممکن است برای شما سخت و ناخوشایند باشد اما به مرور و با تمرین آسانتر میشود.
هر وقت بخواهید به دیگران “نه” بگویید ولی این كار را انجام ندهید، در واقع به نیازهای آنها بیشتر از نیازهای خودتان اهمیت داده اید .
خانم “كارين سوئيت” در كتاب خود با نام “چگونه نه بگوييم؟”، در توضيح اينكه چرا بسياري از ما و به ويژه زنان، اغلب وقتي از ته قلب مايليم “نه” بگوييم، باز كلمهي “بله” را بر زبان ميرانيم مينويسد: “به عنوان يك زن، ما به گونهاي تربيت شدهايم كه مطلوب و مورد قبول ديگران باشيم. ما ميخواهيم ديگران دوستمان داشته باشند و ناتوانيمان در “نه” گفتن، در واقع از عدم خود باوريمان سرچشمه ميگيرد. ما فكر ميكنيم اگر مطلوب ديگران زندگي كنيم، به ما مدال لياقت خواهند داد و به ما ميگويند آدمهاي فوق العادهاي هستيم، نازيم و با تمام وجود از ما قدرداني خواهند كرد؛ عملي كه هيچگاه شاهد آن نخواهيم بود”. وي ادامه ميدهد: “شايد گفتن “نه” به نظر ساده بيايد ولي از بچگي در مخ ما فرو كرده اند كه “نه” كلمهي زيبايي نيست؛ گفتن آن گستاخي است؛ دور از نزاكت است؛ باعث رنجش ديگران ميشود. وقتي در كودكي هرگز به شما اجازه نميدهند “نه” بگوئيد، در بزرگسالي نيز گفتن آن برايتان واقعا مشكل خواهد بود”. میگنا دات آی آر.در اين كتاب، اصلي ترين دليل عدم ابراز “نه” در جوامع غربي، ترس از انزوا ذكر شده است. در اين رابطه خانم “سوئيت” مينويسد: “ما از خانوادههايي مستحكم و منسجم كه به آنها خو گرفته باشيم برخوردار نيستيم و زندگي نيز به سرعت در جريان است. همه در گيرودار زندگي گرفتارند و ما احساس تنهايي و غربت ميكنيم. اينكه ميخواهيم مورد پسند ديگران باشيم چه بسا عكسالعملي باشد كه براي مقابله با اين شيوهي زندگي انتخاب كردهايم”.
گرچه ريشهي قبول درخواست ديگران و پرهيز از بيان “نه” در فرهنگ ايراني -اسلامي ما با آنچه در كتاب خانم “سوئيت” به آن اشاره شده تفاوتهايي فاحش و زيربنايي دارد، ولي در اينكه گفتن “نه” گاهي واقعا ضروري است شكي نيست! پس چگونه ميتوان اين كلمه را بر زبان راند، بيآنكه سؤتفاهمي پيش آيد؟ آيا شما با روشهاي انجام اين كار آشنا هستيد؟
در زير چند روش مشاهده ميكنيد كه ميتوانند در اينگونه مواقع به شما كمك كنند:
روش “ركورد شكني !”
اين روش را ميتوان به صورت رو در رو و يا از طريق تلفن پياده ساخت و زماني مورد استفاده قرار ميگيرد كه طرف مقابل شما مايل به شنيدن پاسخ “نه” از شما نيست. اينگونه افراد تصور ميكنند اگر به شما اصرار كنند، سرانجام رضايت شما را جلب خواهند كرد. تنها كاري كه در مقابل اين افراد بايد به انجام برسانيد گفتن “نه” و باز هم “نه” است. لازم نيست حتما گفتن “نه” به صورت قهرآميز باشد، بلكه ميتوان از جملاتي ملايم نيز استفاده كنيد. در حالي كه لبخند بر لب داريد و با صدايي آرام بگوييد: “ميبخشيد، ولي واقعا نميتوانم براي شام بيايم. امشب گرفتارم”. فقط فراموش نكنيد كه در مقابل اصرارهاي مكرر مخاطب خود كوتاه نياييد.
اگر شخص مورد نظر را نميشناسيد، مثلا اگر فرد مزاحم فروشنده اي دوره گرد است كه ميخواهد هرطور شده جنس خود را به شما بفروشد، بهتر است از عبارات خشن و قهرآميزتري استفاده كنيد. مثلا بگوييد: “ببين آقا، صدبار به شما گفتم لازم ندارم، ميفهمي؟”. اين روش، كليديترين سلاح “نه “اي است كه ميتوانيد از آن براي خلاصي از دست كسي كه واقعا ميخواهيد از شر او خلاص شويد استفاده كنيد.
روش “ساندويچ !”
اين روش براي افرادي به كار ميرود كه احساس ميكنيد بايد با ملاطفت بيشتري با آنها برخورد نماييد (مثل سالمندان و يا كساني كه تازه با آنها آشنا شدهايد و نميخواهيد از شما برنجند). در اين روش شما يك “نه” درست و حسابي را بين دو جملهي مثبت ميپيچيد و به فرد مقابل تحويل ميدهيد. مثل اين عبارت: “از دعوت شما خيلي ممنونم، ولي نميتوانم امشب بيايم. اميدوارم به شما خوش بگذرد”.
روش “ساندويچ وارونه !”
اگر به يك “نه” قوي تر احتياج داريد، ميتوانيد جملهي خود را با “نه” شروع نماييد، ميانهي كلام را با جمله اي زيبا تغذيه كنيد و در آخر، يك “نه” ديگر به كار بريد. اين روش براي “نه” گفتن به همكاران يا افراد سختگير، بسيار مناسب است. مثل: “خير، واقعا از آمدن به كنفرانس معذورم. خيلي دوست داشتم ميتوانستم بيايم و اميدوارم همه چيز به خوبي پيش برود. اما متاسفم كه بايد بگويم “نه”.
روش “نه، اما!”…
اگر از شما درخواستي ميشود كه مايل به پذيرش آن نيستيد، ميتوانيد آن درخواست را با يك پيشنهاد جديد جايگزين نماييد. مثلا وقتي يكي از آشنايان، شما را براي رفتن به يك مهماني تحت فشار قرار ميدهد و شما از قبل نقشهي ديگري براي آن روز در سر داريد ميتوانيد از عباراتي شبيه: “نه، ولي هفتهي بعد وقت دارم. ممكن است تغييرش بدهيد؟” استفاده كنيد.
رعايت احتياط
هميشه هنگام گفتن “نه”، جوانب احتياط را در نظر بگيريد. تا جايي كه ميتوانيد براي خود فرصت ذخيره كنيد. شايد در حال حاضر فكر ميكنيد مايل به انجام كاري نيستيد، ولي چند ساعت بعد نظرتان عوض شود. بنابراين هر وقت به شما پيشنهادي شد كه مشتاق پذيرفتن آن نبوديد، مستقيما “نه” نگوييد. ميتوانيد به جاي آن از جملات جانشيني مثل: “ميشه راجع به اون فكر كنم؟” يا “فردا خبرش را به شما ميدهم” استفاده نماييد.
خود را به كوچهي علي چپ بزنيد!
بسياري از افراد عادت كردهاند به در بگويند تا ديوار بشنود و ما بلافاصله اصل پيام را دريافت ميكنيم و به آن “بله” ميگوييم. واقعا شگفتانگيز است كه چقدر بدون آنكه مستقيما از ما انجام كاري خواسته شده باشد، ما براي انجام آن كار “بله” گفتهايم. اگر واقعا ميبينيد حوصله، وقت يا توان انجام كار درخواستي را نداريد و يا فرد مذكور، نه از سر ناچاري يا آبرومندي، كه به دليل زبل بودن درخواست خود را با اين شيوه مطرح كرده است، خود را به كوچهي علي چپ بزنيد و حرف او را نشنيده بگيريد.
اما چگونه می توانیم نه گفتن را برای خود آسان کنیم؟
1- به خود زمان بدهید.
بسیاری از افراد بنا به دلایلی چون خجالت، ترس و غیره، بلافاصله بعد ازشنیدن یک درخواست کلمه “بله” را بر زبان می آورند. اگر گفتن کلمه “نه” برایتان آسان نیست، لااقل از طرف مقابل زمان بخواهید، مثلا بگویید ” بعدا به تو خبر می دهم.” اما اگر با اصرار طرف مقابل روبرو شدید، بگویید ” باید به تقویم نگاه کنم.” یادتان باشد اگر او عصبانی یا ناراحت می شود مشکل خود اوست نه شما.
2- ارزیابی کنید.
اگر کسی از شما درخواستی می کند، ابتدا از خود بپرسید که وقتش را دارید یا نه. مهم ترین سوالی که در این زمینه مطرح می شود این است که آیا باید نیازهای خود را به دیگران ترجیح بدهیم یا نه.
گاهی لازم است نیازهای دیگران را به نیازهای خود ترجیح بدهیم- اگرگاهی به دوستان، خانواده و همکاران کمک نکنیم دنیا محل خوبی برای زندگی نخواهد بود. ولی در عین حال بعضی اوقات لازم است به علایق و نیازهای خود نیز توجه کنیم.
3- مودب باشید.
بهتر است لبخند بزنید ولی لبخند خود را با یک لحن جدی همراه کنید –اگر درخواست کسی را به صورت مودبانه رد کنید از شما نخواهد رنجید. نه گفتن به معنای بی ادبی نیست.
خیلی راحت بگویید “متاسفم این بار نمی توانم به شما کمک کنم” یا “معذرت می خواهم در حال حاضر کاری دارم که باید انجام بدهم”. نیازی نیست توضیح بدهید، هرچه بیشتر توضیح بدهید و معذرت بخواهید، به طرف مقابل فرصت بیشتری برای اصرار کردن خواهید داد.
4- تمرین کنید.
اگر حتی فکر کردن به این کلمه دو حرفی شما را می ترساند، تمرین را از موقعیت هایی شروع کنید که اهمیت چندانی ندارند. مثلا با نه گفتن به دستفروش های سمج تمرین خود را آغاز کنید.
5- حساب و کتاب کنید.
تا به حال توجه کرده اید که کسانی که مرتبا از شما می خواهند کاری برایشان انجام دهید معمولا لطفتان را جبران نمی کنند؟ این افراد هرگز دوستان واقعی نیستند.
دوستان واقعی از شما سواستفاده نمی کنند و تنها در مواقع بسیار ضروری از شما کمک می خواهند.میگنا دات آی آر. اگر متوجه شدید که کسی بیشتر از آنچه برای شما انجام می دهد از شما انتظار دارد، از او فاصله بگیرید. نیازی نیست دوستیتان را با او قطع کنید، تنها تماس خود را با او کم کنید. مطمئن باشید که چنین شخصی با مشاهده کم توجهی شما به کس دیگری روی می آورد تا مدتی هم از او سو استفاده کند.
6- صادق باشید.
گاهی نه گفتن آنقدر سخت است که نهایتا از ترس آزردن احساسات دیگران به کاری مجبور می شویم که دوست نداریم، یا نهایتا به دروغ و بهانه تراشی روی می آوریم.
بهترین راهکار صداقت است، اینکه صادقانه به طرف مقابل بگوییم که نمی خواهیم درخواست او را بپذیریم. البته گفتن یک دروغ بی ضرر هرازگاهی لازم است، اما دروغگویی و به دیگران امید واهی دادن کار درستی به نظر نمی رسد!
سخن آخر:
فراموش نكنيد كه :
شما حق داريد “نه” بگوييد.
گفتن “نه” گستاخي نيست، يك امر طبيعي است.
اگر به جا “نه” بگوييد نه تنها از احترام شما كاسته نخواهد شد، كه حتي بر اين احترام افزوده ميگردد.
اگر به جا “نه” بگوييد، بيشتر خودتان را دوست خواهيد داشت.
مجلهي اطلاعات علمي/ ترجمه و بازنويسي: مرتضي اماميپور