بدون زن، خانه و جامعه آسیبپذیر است
[box type=”shadow” align=”” class=”” width=””]فریبا جدیکار، بازیگر باسابقه تلویزیون و سینما از دهه 50 فعالیت هنریاش را با کارهای عروسکی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آغاز کرده و با هنرمندانی نظیر «کامبیز صمیمی مفخم، حمید جبلی، مرضیه برومند و مسعود کرامتی کارهای عروسکی نامآشنایی را در تلویزیون کار کرد. [/box]
جام جم سیما : جدیکار اولین نمایش عروسکی خود را سال 1358 با عنوان «چشم در برابر چشم» به کارگردانی کامبیز صمیمی مفخم تجربه کرد. نخستین تجربه حضور او در مقابل دوربین سال 1367 و در فیلم «شاخههای بید» اثر امرالله احمدجو بود.
جدیکار ضمن حضور مستمر در کارهای عروسکی در بازیگری در سریالهای پرمخاطبی نظیر: زیر تیغ، کاکتوس، شاهگوش و خط بازی کرده است. این بازیگر باسابقه این روزها در نقش مادر خانواده در سریال «یادداشتهای یک زن خانهدار» حضور موفقی دارد، با او درباره حضورش در این مجموعه و ویژگیهای نقشی که بازی میکند، گفتوگویی انجام دادهایم.
سریال یادداشتهای یک زن خانهدار چه ویژگیهایی داشت که در آن بازی کردید؟
موقعی که متن سریال را خواندم، با یک کار خوب خانوادگی روبهرو شدم که در آن رگههایی از یک طنز درست و مناسب و به دور از لودگی استفاده شده بود. سریالی که هیچگاه سطح شعور و فهم تماشاگر را دستکم نگرفته است، موقعی که حضورم در سریال یادداشتهای یک زن خانهدار قطعی شد مثل اغلب کارهای تلویزیونی فقط چند قسمت از فیلمنامه آماده بود و خب این رویه و شیوه برای بازیگر چالشهایی دارد و امیدوارم روزی برسد که در همان ابتدای شروع کار با فیلمنامه کامل روبهرو باشیم.
در گذشته با مسعود کرامتی چند همکاری موفقیتآمیز هم داشتید؟
سالهاست با مسعود کرامتی همکاری میکنم و در فیلم «روز کارنامه» در کنار بازیگری مثل مهدی هاشمی و فیلم «پاتال و آرزوهای کوچک» در کنار رضا کیانیان بازی کردم. در فیلم نقش مادر علیرضا رئیسی را بازی میکردم که آن موقع کودک بود.
نوع و سبک کاری مسعود کرامتی را چگونه میبینید؟
به تواناییهای مسعود کرامتی اعتماد دارم و وی را یکی از بهترین بازیگران سینما و تلویزیون میدانم و سبک بازیشان جذاب و قابل توجه است چرا که تخصصاش ساخت سریالهایی با مضمون زندگی جوانها و نوجوانهاست. سریال خانه ما یکی از بهترین مجموعههای تلویزیونی است که به مشکلات و چالشهای پیرامون نوجوانها میپردازد و کمتر در تلویزیون چنین سریالی ساخته شده است.
وجوهات آموزشی ـ تربیتی سریال یادداشتهای یک زن خانهدار درباره خانواده و ارتباط اعضای آن را با یکدیگر چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظرم سریال تا حد زیادی توانسته این مفاهیم را در قالب داستانی به مخاطب عرضه کند. البته هنوز پخش سریال ادامه دارد و باید منتظر ماند و واکنشها را دید. بازیگر موقعی که در سریالی بازی میکند چون درگیر کار است، زیاد نمیتواند نظر و دیدگاهش را ارائه دهد. برای پاسخ دقیقتر باید پخش سریال به پایان برسد و آن وقت بادقت، کار را مورد ارزیابی موشکافانه قرار داد. تمام اعضای گروه حین تولید، تلاش کردند کار باکیفیتی ارائه کنند و امیدوارم این تلاشها به بار نشسته باشد.
در سریال یادداشتهای یک زن خانهدار دو مادر خانواده که شما و شقایق دهقان نقشهایشان را بازی میکنید به عنوان قلب خانواده مدیریت اوضاع را بهعهده دارند. چقدر این سریال تصویر درستی از جایگاه مادر ایرانی در خانواده ارائه کرده است؟
سریال نگاه درست، رئالیستی و واقعگرایانهای به نقش زن در خانوادههای ایرانی دارد. زنان جامعه ما در مقطع فعلی بسیار پرتلاش و کوشا هستند و خیلیهایشان هم در خانه کار میکنند و هم با اقتدار اوضاع را مدیریت میکنند. باید در نظر داشته باشید که شرایط و نگاه جامعه امروز مثل نگاههای 70 سال پیش نیست و شرایط تغییر پیدا کرده و همه به اهمیت زن در خانواده و اجتماع اذعان دارند. هیچ کسی نمیتواند کتمان کند که بدون زن، خانه و جامعه آسیبپذیر میشود. خانمها الان سوای بحث تربیتی و آموزشی سهم مهمی در اقتصاد خانواده دارند. بنابراین زنان امروز جامعه ما توانایی و شایستگیهای زیادی دارند و خانمی موفق است که بتواند از تواناییهایش در بخشهای مختلف به طور یکسان بهرهبرداری کند. بارها دیده شده تربیت بچههای خانمی که در بیرون منزل شاغل است از تربیت مادری که صرفا خانهدار است، بهتر و موثرتر بوده است.
به نظر میرسد شخصیت مادری که شما نقشاش را بازی میکنید کودک درون قوی دارد و موقعی که دخترش اجازه آمدن نوهها را به خانه آنها نمیدهد وارد لجبازی با آنها میشود؟
این مادر به نوههایش خیلی وابسته است و دوست دارد نوههایش همیشه در کنارش باشند و با آنها ارتباط مستمری داشته باشد. بنابراین موقعی که دخترش برای یکدست بودن تربیت بچههایش کمتر اجازه میدهد آنها به خانه مادربزرگ بیایند ناراحت میشود و واکنش احساسی بروز میدهد. این علاقه مادربزرگ به نوه امری طبیعی است و از قدیم گفتهاند بچه بادام و نوه مغز بادام است. معمولا محدودیتهایی که مادربزرگها برای تربیت بچههایشان قائل بودهاند، برای نوههایشان قائل نمیشوند و رفتارشان نرم و لطیف است.
برای درآوردن این نقش از چه شیوهای استفاده کردید؟
همیشه بازیای را که قرار است در یک مجموعه تلویزیونی ارائه کنم، مثل زندگی میبینم. بازیگر آینه جامعه است و اگر متن سریالی درست نوشته شود و درست هم تولید و کارگردانی شود، بازی بازیگر هم درست خواهد بود. من برای ایفای نقش این مادر به مابهازاهای بیرونی این نقش در جامعه رجوع کردم تا نقشی که بازی میکنم برای مخاطب قابل باور و قابل پذیرش باشد و از بازیهای غلوآمیز دوری کردم.
واکنش مخاطبان در قبال این سریال و بازی شما چگونه بود؟
مردم از کار و مضمون آن تعریف میکنند و با شخصیتها و فضای سریال ارتباط برقرار کردهاند و سریال یادداشتهای یک زن خانهدار را محترم، شریف و آموزنده میدانند.
کدامیک از کارهای تلویزیونی که بازی کردهاید را بیشتر دوست دارید؟
تمام کارهایی را که بازی کردهام با دقت انتخاب کرده و به آنها علاقه دارم، اما چون دغدغه اصلیام کارهای عروسکی است، به همین دلیل مجموعه خانه مادربزرگه را خیلی دوست دارم. در این کار کودکانه من عروسکگردان نوک سیاه بودم و در کنارش سریالهایی مثل «کاکتوس»، «خودرو تهران11» و «زیر تیغ» را دوست دارم و همگی این سریالها، کارهای موفقی در زمان پخششان بودهاند و مردم با این سریالها و مضمونشان ارتباط برقرار کردهاند و کارگردانهای بزرگ تلویزیونی مثل محمدرضا هنرمند و مرضیه برومند این مجموعهها را ساختهاند.
اوقات فراغت را معمولا چگونه میگذرانید؟
در مواقعی که سر کار نباشم، به امورات خانه رسیدگی میکنم و بهترین تفریحم کتاب خواندن است.
چند فرزند دارید؟
یک پسر و یک دختر دارم که پسرم در رشته موسیقی و دخترم هم در رشته سینما درس خواندهاند و همیشه رابطه دوستانه و خوبی با فرزندانم داشتهام و در حد توانم آنها را راهنمایی و هدایت میکنم. من همیشه به علاقهمندان بازیگری، سینما و تلویزیون گفتهام که باید در کارشان پشتکار داشته باشند و در رشتههای مرتبط تحصیل کنند و در کنارش از مطالعه و تحقیق و پژوهش غافل نشوند تا بتوانند به موفقیت و خواستهشان برسند.
الان چه کارهایی را آماده پخش دارید؟
فیلم «داره صبح میشه» را به کارگردانی یلدا جبلی در گروه هنر و تجربه در حال اکران دارم. در این فیلم اجتماعی در نقش یک مادربزرگ بازی میکنم که زندگی عاشقانهای با همسرش که یک نویسنده است، دارد. این زن دچار بیماری آلزایمر است و نوهاش که برای ادامه تحصیل به تهران آمده با آنها زندگی میکند و درگیر مشکلاتی شده است. در این فیلم بازیگرانی نظیر رویا نونهالی، مهدی احمدی، بابک کریمی، امیرحسین آرمان، رعنا آزادی و… بازی دارند. البته چند پیشنهاد کاری داشتم که چندان مناسب و درست نبودند و نقشی که برای بازی به من پیشنهاد شده بود فاقد عمق لازم بود. امیدوارم نقشهای بهتری توسط نویسندگان نوشته شود و در ضمن وضع دستمزدها چندان مناسب نیست و در حد دستمزدهای چند سال قبل است و همگام با تورم بالا نرفته است و برخی از دوستان تهیهکننده هم خوشحساب نیستند. سالهاست که در بازیگری فعالیت میکنم و انتظار دارم، دستمزدم همشأن تجربیاتم باشد.