• آخرین
  • روند
  • همه
  • بهداشت کودکان
  • سلامت
  • تغذیه
  • آشپزی
  • موفقیت
  • هنر در خانه
شهاب حسینی: چگونه عاشق پریچهر شدم؟

شهاب حسینی: چگونه عاشق پریچهر شدم؟

1 اسفند 1399
کشف داروهای غیر مجاز در میبد

کشف و ضبط بیش از ۴۸۰ بسته داروی غیر مجاز و فاقد مجوز در شهرستان میبد

29 اردیبهشت 1404
فعالیتهای انجام شده توسط کانونهای خدمت رضوی میبد در دهه کرامت

خدمت کریمانه خادمیاران میبدی در دهه کرامت

28 اردیبهشت 1404
جلسه مشارکتهای بهزیستی میبد 27 اردیبهشت 1404

سرپرست فرمانداری ویژه میبد: بهره‌مندی مناسب از ظرفیتهای خیری شهرسنان نیازمند برنامه‌ریزی‌های مدون است

28 اردیبهشت 1404
جلسه مناسب سازی 27 اردیبهشت 1404

مناسب سازی مکانهای عمومی شهرستان با جدیت دنبال شود

27 اردیبهشت 1404
اجرای غربالگری پیشگیری از تنبلی چشم

آغاز برنامه کشوری پیشگیری از تنبلی چشم کودکان 3 تا 6 سال طبق سال های گذشته در میبد ‏

26 اردیبهشت 1404
دیدار صمیمانه مسئولین استانی با فرزندان مراکز شبه خانواده بهزیستی میبد‎ ‎

دیدار صمیمانه مسئولین استانی با فرزندان مراکز شبه خانواده بهزیستی میبد‎ ‎

18 اردیبهشت 1404
یزد دومین استان بخشنده حیات در کشور

یزد دومین استان بخشنده حیات در کشور است

14 اردیبهشت 1404
سیده مریم موسوی کماندار میبد

کماندار میبدی؛ دارنده بیش از 10 مدال کشوری و یک مدال آسیایی

14 اردیبهشت 1404
امضای تفاهم نامه خیری

کمک ۴ میلیارد ریالی خیر سلامت میبدی برای بازسازی ساختمان خانه بهداشت سورک شهرستان میبد

13 اردیبهشت 1404
برگزاری نمایشگاه دستان توانمند در حسینیه اعظم خانقاه میبد

نمایشگاه محصولات خانگی و توانمندیهای بانوان هنرمند میبد

13 اردیبهشت 1404
افتتاح خانه‌های بهداشت کارگری در شرکت‌های «زیباریس» و «کاشی کوروش» میبد‎ ‎

افتتاح خانه‌های بهداشت کارگری در شرکت‌های «زیباریس» و «کاشی کوروش» میبد‎ ‎

13 اردیبهشت 1404
تودیع و معارفه مدیر امور مالیاتی شهرستان میبد

تودیع و معارفه مدیر امور مالیاتی شهرستان میبد

13 اردیبهشت 1404
  • در باره ما
  • ارتباط با ما
  • پیوندها
  • ارسال مطلب
  • تصاویر
  • فیلم
  • پذیرش آگهی
سه‌شنبه 30 اردیبهشت 1404
پایگاه خبری بام میبد
  • خانه
  • اخبار روز
    • اجتماعی
    • اقتصادی
    • فرهنگی
    • سیاسی
    • علمی
    • ورزشی
    • بانوان
    • حوادث
    • استان‌ها
    • مصاحبه
  • سلامت
    • بیماریها
    • دانستنی های سلامت
    • بهداشت کودکان
  • فرهنگ و هنر
    • تئاتر
    • سینما
    • تلویزیون
    • ادبیات
      • شعر
      • دلنوشته و نثر های ادبی
      • داستان
        • داستان های خواندنی
  • علم و تکنولوژی
    • اینترنت
    • موبایل
    • گیاهان
    • دانستنی ها
  • گردشگری
  • شهروندان
  • گزارش‌های خبری
  • یادداشت ها و مقالات
  • گفت و گو
  • بازار
بدون نتیجه
نمایش همه نتایج
پایگاه خبری بام میبد
بدون نتیجه
نمایش همه نتایج
  • خانه
  • اخبار روز
  • سلامت
  • فرهنگ و هنر
  • علم و تکنولوژی
  • گردشگری
  • شهروندان
  • گزارش‌های خبری
  • یادداشت ها و مقالات
  • گفت و گو
  • بازار
خانه فرهنگ و هنر چهره ها

شهاب حسینی: چگونه عاشق پریچهر شدم؟

توسط مرضیه امامی میبدی
1399-12-01 10:35:37
در چهره ها, فرهنگ و هنر
A A
شهاب حسینی: چگونه عاشق پریچهر شدم؟
0
اشتراک گذاری
Share on FacebookShare on Twitter


[box type=”shadow” align=”aligncenter” class=”” width=””]شهاب حسینی هم با همه سوپراستار شدن و شهرت و محبوبیتی که دارد باز هم یکی از ماست. او هم مثل ما شهرزادی دارد که پریچهر است. شهاب حسینی از دسته ستاره‌هایی است که باوجود رسیدن به مواهب بازیگری از عشق به خانواده و همسر غافل نشده است.[/box]
مجله سیب سبز: «شهرزاد» این روزها روی بورس است، به‌خصوص آقای شهاب حسینی با نقش «قباد» که داستان ترحم‌برانگیزی دارد. همیشه احساسات مردم جایی جلب می‌شود که روابط انسانی در میان است؛ نفرت، غم شادی و عشق همه در زندگی ما جاری اند و هر جا آینه‌ای از آن باشد ما را ناخودآگاه به سوی خود می‌کشد.

شاید هم همه ما شهرزادی داریم که در اتمسفر او تمام این احساسات را تجربه می‌کنیم. شهاب حسینی هم با همه سوپراستار شدن و شهرت و محبوبیتی که دارد باز هم یکی از ماست. او هم مثل ما شهرزادی دارد که پریچهر است. شهاب حسینی از دسته ستاره‌هایی است که باوجود رسیدن به مواهب بازیگری از عشق به خانواده و همسر غافل نشده است. او همیشه همراهی داشته که در کنار او نقاط عطف زندگی‌اش را صعودی کرده و چیزی نتوانسته او را پایین بکشد. زندگی چنین آدمی دیدنی است و شنیدنی و البته که خواندنی!

این مطلب روایت زندگی شهاب حسینی با همه بالا و پایین‌هاست. این پرونده چکیده ایست از گفت‌و‌گوهای او و همسرش با مجله زندگی ایده آل و رادیو هفت.

نوزاد نیمه‌شب زمستان

متولد زمستان هستم. درست بعد از 9 ماه متولد شدم، حین تولد 3 كیلو و 700 گرم وزن داشتم. ساعت به دنیا آمدنم هم 3 و 30 دقیقه نیمه‌شب بود. پدر و مادرم در جوانی ازدواج كردند، آنها وقتی مرا به دنیا آوردند كه سرگرم جمع‌و‌جور كردن زندگی‌شان بودند.

سرشكستگی‌های كودكی

دوران كودكی من به شیطنت‌های مختلف با پسربچه‌ها گذشت. مادرم می‌گفت تو پسر شری بودی. روزی كه به خاطر سر‌بازی سرم را با نمره 4 اصلاح كردم، دیدم سرم از 9 ناحیه شكسته است. با توجه به اینكه زمان وقوع 5-4 مورد از این شكستگی‌ها را به خاطر نمی‌آورم، باید آنها را به دوران كودكی‌ام نسبت داد. جز سر از نواحی دیگری همچون صورت و دست و پا هم بارها دچار جراحت‌های مختلف شدم.

توپ چرمی عید

در خانواده پدری نوه اول بودم. ا‌رتباط ما با فامیل مادرم بیشتر بود تا با اقوام پدر. دوست ندارم از نقطه‌نظر مهر و محبت كسی را برتر از دیگری بدانم. هر دو خانواده به اندازه وسع خودشان محبت می‌كردند. یادم می‌آید كه مادر پدرم بهترین عیدی‌ها را می‌داد. یك بار از او یك توپ چرمی فوتبال عیدی گرفتم. آن موقع این هدیه بسیار گرانبها بود و هر كسی توپ چرمی نداشت.

دوستان بزرگ‌تر از من

دوستی بخش مهمی از روند شكل‌گیری نگاه و بزرگ‌شدن همه ماست. دانش عمومی من تا حدودی خیابانی است و محصول رفاقت با هم‌محلی‌ها. كودكی من در حد فاصل میان دو خیابان هاشمی و سپه‌ غربی گذشت. دوستی داشتم به نام رضا كه هم خیلی صمیمی بودیم و هم به صورت متوالی با هم كتك‌كاری می‌كردیم. ضمن آنكه اهل دوستی با بزرگ‌تر از خودم بودم، ولی مایلم از رفقا به‌خصوص در مسائل مختلف درس بگیرم؛ براساس این رویه حالا اكثر دوستانم بالای 40 سال سن دارند.

از دست دادن رفیق قدیمی

دوست نداشتم قلدر محل باشم. با این حال همیشه در جمع بچه‌محل‌ها به حساب می‌آمدم. نوجوانی من حول و حوش خیابان فاطمی گذشت. هرقدر بزرگ‌تر می‌شدم، دایره ارتباطاتم گسترش می‌یافت. درنتیجه به تمایل برخی بچه‌ها برای انجام كارهای خلاف پی بردم. در آن دوره یكی از بهترین دوستانم را به خاطر اعتیاد به مواد مخدر از دست دادم.

كلكسیون ماشین‌های من

در مرور خاطرات هر پسربچه‌ای انگار وجود اسباب‌بازی اتومبیل، امری ناگزیر است. مادر من هم برایم از این ماشین‌های كوچك اسباب‌بازی می‌خرید. مجموعه‌ای جمع كرده بودم كه در آن 150 ماشین كوچك به چشم می‌خورد. هنگام اسباب‌كشی، اسباب‌بازی‌ها را جا گذاشتم. 2 هفته بعد كه فهمیدم كیسه حاوی ماشین‌ها نیست، از این موضوع بسیار ناراحت شدم.

دور ایران با مادر امدادگر

اول دبستان را در مدرسه بامداد نو گذراندم. سال بعد به خاطر كار مادرم به خرم‌آباد نقل مكان ‌كردیم؛ او امدادگر سیار بود. سال‌های دوم، سوم و چهارم را در خرم‌آباد خواندم. دوران بسیار بدی بود. از جنگ تحمیلی خاطرات ناراحت‌كننده‌ای در ذهنم باقی مانده است. آن موقع این‌طور احساس می‌كردم كه عراقی‌ها با كشتن مردم بی‌سلاح تفریح می‌كنند.

شاگرد گوشه‌گیر كلاس

حضور در یك محیط جنگی، دوری از تهران و اكثریت فامیل به انضمام نگرانی‌هایی كه به‌خاطر شغل مادرم در آنجا متوجه ما بود، باعث شد تا در بازگشت به تهران احساس غریبی كنم و در كلاس پنجم شاگردی آرام و گوشه‌گیر باشم. معلمی كه بیشتر از بقیه معلم‌های دوره ابتدایی دوستش داشتم، معلم كلاس پنجم من بود. در ابتدایی دانش‌آموز متوسطی بودم و هیچ‌گاه مبصری را تجربه نكردم.

تجدید شدن مبصر كلاس

دوران راهنمایی بود، از كودكی درآمده بودیم و می‌خواستیم شبیه بزرگ ترها رفتار كنیم. همین تغییر وضعیت به‌شدت روی درس خواندنم تاثیر گذاشت و باعث شد افت كنم. سال دوم راهنمایی بودم كه در درس‌های ریاضی، علوم و عربی كارم به شهریورماه كشید. در راهنمایی نیز ورزشم فوتبال بود و این بار طعم مبصری را چشیدم. سال سوم مرا مبصر كلاس‌مان كردند.

دیپلم با اعمال شاقه

نزدیك امتحانات ثلث سوم سال سوم دبیرستان بود كه به‌شدت دچار بیماری یرقان شدم. حالم به قدری خراب بود كه نمی‌توانستم از خانه خارج شوم. معده‌ام حتی
آب خوردن را هم پس‌ می‌زد. به خاطر بیماری نتوانستم در امتحانات شركت كنم. به همین خاطر سال سوم را دوبار خواندم و سرانجام دیپلم را با معدل تقریبا خوبی گرفتم.

یك روانشناس در راه كانادا

آنقدر به خودم اطمینان داشتم كه فقط در كنكور سراسری شركت كردم. مطمئن بودم كه قبول می‌شوم، اما نشدم. سال بعد در دانشگاه آزاد جواز ورود به رشته بازیگری رابه دست آوردم. اما آن موقع چون این حرفه برایم مطرح نبود، صبر كردم تا نتایج سراسری هم مشخص شود. با قبولی در رشته روانشناسی به دانشگاه سراسری نقل مكان كردم. دو سال درس خواندم و بعد انصراف دادم. عمویم مقیم كانادا بود. قصد داشتم هرچه سریع‌تر به او برسم و در كانادا ادامه تحصیل بدهم. همین تصمیم باعث شد تا درس را نیمه‌كاره رها كنم. حالا كه به گذشته‌ها فكر می‌كنم، می‌بینم درس شیرینی را رها كردم.

راننده پرمسوولیت ارتش

برای سفر به خارج یك سال تلاش كردم. وقتی نشد، رفتم سربازی؛ به این امید كه بعد از پایان خدمت بروم. افتادم ارتش. در تیپ 65 نیروهای ویژه خدمت، كردم و راننده بودم. رانندگی در خدمت، كار سخت و پرمسوولیتی است.

معافیت به‌خاطر بیماری

بعد از 18 ماه خدمت دچار خونریزی معده شدم. مرا به بیمارستان 502 منتقل كردند. آنجا به من گفتند تو نباید به خدمت می‌آمدی. تو به خاطر وضع معده‌ات می‌توانستی از معافیت پزشكی استفاده كنی. باتوجه به اضافه‌هایی كه خورده بودم ترجیح دادم معاف شوم. این گونه بود كه سر 18 ماه با خدمت خداحافظی كردم.

در سربازی عاشق پریچهر شدم

راستش در دوران سربازی بود كه عاشق شدم. عاشق همسرم. همین موضوع تحمل سربازی را برایم سخت می‌كرد. افسری كه نمی‌خواهم اسمش را ببرم متوجه این ماجرا شد و تا می‌توانست به پر‌و‌پایم ‌پیچید تا آزارم دهد. راننده‌ها در زمان استراحت‌شان نباید نگهبانی بدهند، با این حال او مرا می‌فرستاد سر پست تا نتوانم مرخصی بگیرم و از پادگان خارج شوم. همسرم (پریچهر) را در دانشگاه دیدم. یك روز از سربازی مرخصی گرفتم تا سری به رفقای دانشجو بزنم. دیدم دختر خانم زیبا، ساده و محجوبی سرگرم مطالعه كتاب‌هایش است. هرچه خواستم با او ارتباط برقرار كنم، نشد كه نشد. با این حال در نگاهش چیزی دیدم كه تشویقم كرد به ادامه راهی كه منجر به ازدواج شد.

خانواده یا بازیگری

كار ما به قدری سخت است و دوری از خانواده در آن به چشم می‌خورد كه گاهی می‌بینم چقدر بابت این موضوع شرمنده زن و بچه‌هایم شده‌ام. یك بار وقتی پسرم را دیدم غرق حیرت شدم. لحظه‌ای فكر كردم او چقدر بزرگ شده و من این را ندیده‌ام. خانواده من در این سال‌ها از این مسائل بسیار آسیب دیده‌اند و خوب كه فكر می‌كنم از خودم می‌پرسم واقعا این كارها ارزش این آزار ناخواسته خانواده را داشت یا نه؟!

روشن شدن تكلیف تجرد

شماری از جوان‌ها می‌گویند تا جوانی باید جوانی كنی، بنابراین باید با تاخیر تن به ازدواج داد. هرگز این اعتقاد را قبول نداشته و ندارم. همیشه مایل بودم تكلیفم خیلی زود مشخص شود، به همین دلیل من هم مثل پدر و مادرم در ابتدای دوران جوانی ازدواج كردم.

ازدواج بدون سنگ‌اندازی

خانواده من و همسرم از نظر تقسیم‌بندی‌های اجتماعی هم گروه بودند؛ به همین خاطر به سرعت با هم صمیمی شدند طوری كه پدرخانمم می‌گفت ما دخترمان را با پسر شما عوض كردیم. هیچ‌كدام سنگی جلوی پای ما نگذاشتند. مهریه هم به میزانی تعیین شد كه من و همسرم روی آن توافق داشتیم. من و همسرم در همه زمینه‌ها با هم توافق داریم. او مشكلات كاری مرا خیلی خوب درك می‌كند. همسرم مدتی در فرهنگسراهای بانو و شفق گریم درس می‌داد. در ضمن نقاش خوبی هم هست.

اتودهای باستان‌شناس اسبق

زمانی دوست داشتم باستان‌شناس شوم. این حس به مرور از بین رفت و جایش را به بازیگری داد. بین سال‌های 71 تا 72 بود كه در كلاس‌های استاد سمندریان شركت كردم. ضمن دستیابی به فنون بازیگری، این كلاس‌ها محاسن دیگری هم برای ما داشت. به خاطر شركت در كلاس‌های بازیگری استاد بود كه جرات کردم كارهای مختلف را اتود بزنم. ترسم از بازی در حضور جمعیت ریخت و صاحب اعتمادبه‌نفس شدم.

ستاره‌ها در دانشگاه

در دانشگاه با بچه‌های دانشكده هنر، تئاتر كار می‌كردم. از آن جمع پارسا پیروزفر و یوسف تیموری به بازیگرانی مطرح تبدیل شدند. اولین كار تصویری من برنامه زنده اكسیژن بود كه در آن مجری بودم. این برنامه زمان خودش مخاطبان زیادی را جذب كرد. برای اجرا در شبكه‌های 2 و 3 و حتی جام‌جم صاحب برنامه شدم. البته در آن دوره و در اجراهایم بیشتر یك مجری‌بازیگر بودم كه برایم جذابیت زیادی داشت. وقتی تماشاگر از كارم راضی است لذت می‌برم، اما هیچ وقت كاری كه انجام داده‌ام به نظرم آرمانی و ایده‌آل نیست. به نظرم همیشه می‌توان بهتر بود.

پریچهر قنبری، همسر شهاب حسینی از او می‌گوید

همسر شهاب بودن، چه حسی دارد؟

اگر نگاهی به گفت‌وگوها، مصاحبه‌های چاپ‌شده و نقل قول‌های شهاب حسینی داشته باشید خواهید دید که او همواره از پریچهر قنبری به عنوان یکی از بزرگ‌ترین حامیان و همراهانش یاد می کند. نیم نگاهی کوتاه به زندگی این زوج به سادگی نشان می‌دهد که پریچهر قنبری تنها همسر سوپراستار دوست‌داشتنی ما نیست و بیشتر دوست، همدم و نزدیک‌ترین فرد در دنیا به اوست.

شهاب همیشه به صورت علنی قدردان زحمات همسرش بوده و هر موقع توانسته در مجامع عمومی از او تشکر کرده است. او حتی یکی از کلیدی‌ترین نقش‌های فیلمش را به او داد تا برای همیشه این تشکر در تاریخ ثبت شود. اما اگر می‌خواهید بدانید پریچهر قنبری چه ناگفته‌هایی از زندگی مشترک‌شان دارد، گزیده حرف‌هایش در سال‌های اخیر در گفت و گو با مجله زندگی ایده آل و نشست خبری و رونمایی از فیلم ساکن طبقه وسط، ساخته شهاب حسینی را برای‌تان جمع کرده‌ایم.

شهاب واقعا چه‌کاره است؟

شهاب هیچ‌وقت کافه‌دار نبوده است. بعد از تولد محمدامین مدتی در خانه بودم و همان موقع دوست داشت فضای دوستانه و صمیمانه‌ای را برای گپ‌وگفتمان ایجاد کند؛ فضایی سالم و خانوادگی و بیشتر به خاطر ما کافه را راه انداخت. در مورد مجری‌گری هم باید بگویم او بیان خیلی شیوایی داشته و بانک کلمات زیادی در ذهنش دارد. من هم به عنوان همسرش همیشه از این توانایی او لذت می‌برم و گاهی اوقات هم غبطه می‌خورم که چطور نمی‌توانم مانند او حرف بزنم. در مورد بازیگری هم دیگر حرفی نزنم بهتر است؛ استاد است دیگر. (خنده) در مورد کارگردانی هم باید بگویم به عنوان تجربه اول خیلی خوب بود؛ تجربه‌ای که خودش هم در بازی و کارگردانی شریک بود.

بهترین پدر دنیاست

به جرات می‌توانم بگویم او بهترین پدر دنیاست. خیلی به بچه‌هایش علاقه دارد و گاهی اوقات حس می‌کنم بیشتر از من، آنها را دوست دارد. خیلی عجیب است. من هم آنها را دوست دارم اما حس می‌کنم که شهاب بیشتر از من و عجیب‌تر به آنها علاقه‌مند است. با تمام سختی‌های شغلی شهاب همیشه کنار ما بوده است. خیلی وقت‌ها پیش می‌آید که برای تمرکز کردن احتیاج به سکوت دارد. حس و حال بازیگری شبیه کارهای دیگر نیست که درست مانند بقیه از خواب بلند شوید، به مغازه یا اداره بروید و … . باید روح را بسازید که بتوانید نقشی را ایفا کنید. شاید جاهایی از هم دور افتادیم اما همیشه با هم بودیم و عشقی که نسبت به هم داشتیم، رابطه‌مان را محکم‌تر می‌کرد.

دیگر برخورد مردم اذیتم نمی‌کند

برخوردهای مردم خیلی عجیب است. این عجیبی آنقدر زیاد است که هیچ خاطره واضحی از آنها را به خاطر نمی‌آورم اما خیلی زیاد است. قبل از این خیلی بیشتر اذیت می‌شدم اما همیشه می‌گویند هر قدر سن بالاتر می‌رود، تجربه‌ها بیشتر می‌شود و در برخورد با اتفاقات جامعه برخورد پخته‌تری را می‌توانیم از خودمان نشان دهیم.

پسران هنرمند ما

پسر کوچکم، امیرعلی چهار ساله است و البته خیلی هم بازیگر است. در یک لحظه می‌تواند عصبانی باشد و با عصبانیت حرف بزند و در همان لحظه می‌خندد و جواب می‌دهد. درواقع یک صحنه را به‌راحتی با دو زاویه و دو شخصیت تحویل ما می‌دهد. (خنده) از طرفی دیگر محمدامین استعداد زیادی در زمینه نقاشی دارد و بیشتر دوست دارد نقاشی بکشد. به نظرم یک استعداد هنری ذاتی در زندگی آنها وجود دارد و ما نمی‌توانیم منکر آن شویم.

با اوج گرفتن شهاب خودم را می‌بینم

اینکه شاهد باشی همسرت با سرعت و شتاب، همه سرازیری‌ها را طی می‌کند و تو در حاشیه‌ای ـ یعنی با وجود اینکه همسرش بودی و هستی و شاید نزدیک‌ترین فرد زندگی او درست مثل دیگران که از بیرون شاهد رشد او هستند باید از پشت صحنه تماشاگر صعودش باشی ـ در ظاهر سخت به نظر می‌رسد اما این تنها یک بخش از ماجراست؛ یعنی چیزی که شاید از بیرون قابل دیدن و تصور و قضاوت است. اما یک بخش دیگر ماجرا تصویری است که من و شهاب خودمان از زندگی مشترک‌مان داریم. خیلی‌ها حتی با نگاه‌شان بارها از من پرسیدند که تو چطور نشستی تا شهاب روزبه‌روز محکم‌تر بایستد اما حقیقت برای من چیز دیگری است. با اوج گرفتن شهاب من خودم را می‌بینم که رشد می‌کنم.

در مراحلی از زندگی احساس کردیم اینجا آخر خط است

ما با هم بزرگ شده‌ و با گذشت زمان با همه كم و كیف روحیات هم آشنا شده ایم. در طول تمام این سال‌ها زیروبم صدای یكدیگر را به خوبی احساس می‌كنیم؛ بنابراین حتی در مراحلی از زندگی كه احساس می‌كردیم اینجا و این‌بار دیگر آخر خط است، همان حس آشنایی كه در وجود هر دوی‌مان بود، ما را به صبر و مدارا دعوت می‌كرد. من خودم را از شهاب جدا نمی‌دانم. در این 18 سال زندگی مشترک ما با هم بزرگ شدیم. هر اتفاقی که برای او می‌افتاد من در کنارش بودم و از همراهی با او لذت می‌بردم.

[divider style=”solid” top=”20″ bottom=”20″]

منبع :برترین ها

برچسب: بازیگربازیگر هنرمندچهره هاسایه بونکشهاب حسینی
اشتراک گذاریتوییتپین
پست قبلی

فال روزانه یک شنبه 16 اسفند 1394 -برترین ها

پست بعدی

چگونه از «گلخانه» کسب درآمد کنیم؟

مرضیه امامی میبدی

مرضیه امامی میبدی

مطالبمرتبط

با زندگی امام مهربانی‌ها آشنا شویم

با زندگی امام مهربانی‌ها آشنا شویم

توسط مرضیه امامی میبدی
28 آبان 1396
0

ایام شهادت رضا(ع) یکی از بهترین زمان‌ها برای آشنایی با رویدادها و حوادث مختلف دوران زندگی آن حضرت است تا...

جشنواره کتاب و کودک

ساجده قاسمی

توسط مرضیه امامی میبدی
24 آبان 1400
0

ساجده قاسمی هنرمند قصه‌گوی میبدی و صاحب افتخارهای بسیار در این حوزه از جمله راه یافته به جشنواره منطقه‌ای کشور...

گفتگو با سید عماد الدین حسینی خوشنویس فوق ممتاز میبدی / با ورود به وادی هنر به قدرت شگفت انگیز آن دست می یابیم

گفتگو با سید عماد الدین حسینی خوشنویس فوق ممتاز میبدی / با ورود به وادی هنر به قدرت شگفت انگیز آن دست می یابیم

توسط مرضیه امامی میبدی
25 اردیبهشت 1401
2

سید عماد الدین حسینی خوشنویس فوق ممتاز میبدی : باید در وادی هنر وارد شد تا به قدرت شگفت انگیز...

«تانگوی شیطان» منتشر شد

«تانگوی شیطان» منتشر شد

توسط مرضیه امامی میبدی
25 اردیبهشت 1401
0

رمان «تانگوی شیطان» نوشته لسلو کراسناهورکایی با ترجمه سپند ساعدی توسط انتشارات نگاه منتشر و راهی بازار نشر شد. رمان...

پست بعدی
چگونه از «گلخانه» کسب درآمد کنیم؟

چگونه از «گلخانه» کسب درآمد کنیم؟

دیدگاه ها 1

  1. عکس ماشین عروس می‌گوید:
    7 سال قبل

    عشق و علاقه چیزی نیست که کسی بخاد بگه چرا این و چرا اون
    امیدوارم همیشه موفق و سرزنده به همراه خوشی فراوان زندگی شادی داشته باشند

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

منوی رنگارنگ شب یلدا؛ سالاد میوه زمستانی

منوی رنگارنگ شب یلدا؛ سالاد میوه زمستانی

25 اردیبهشت 1401
از کدام نوع شکر کجا استفاده کنیم؟

از کدام نوع شکر کجا استفاده کنیم؟

1 اسفند 1399
کباب کوبیده تابه ای

کباب کوبیده تابه ای

1 اسفند 1399
لباس‌هایتان را بدون اتو صاف کنید

لباس‌هایتان را بدون اتو صاف کنید

1 اسفند 1399
تاثیر خطرناک گجت ها بر خواب کودکان

تاثیر خطرناک گجت ها بر خواب کودکان

24 اردیبهشت 1401
تاثیر مصرف آهن بر کاهش خواص چای سبز

تاثیر مصرف آهن بر کاهش خواص چای سبز

1 اسفند 1399
آیین «شاه حسن شاه حسین»
گزارش‌های خبری

برگزاری آیین «شاه حسن شاه حسین» میبد با ملاحظات بهداشتی

توسط مرضیه امامی میبدی
9 شهریور 1399
0

شیوع کرونا ، آیین سنتی عزاداری «شاه حسن شاه حسین» میبد را دستخوش تغییر در زمان و روش برگزاری کرد...

جزئیات بیشترDetails
کاشی و سرامیک میبد

پایداری صنعت کاشی و سرامیک میبد در دوره اوج کرونا

13 آذر 1399
سوگنامه جان باختگان حادثه خروج قطار مشهد به یزد از ریل

سوگنامه جان باختگان حادثه خروج قطار مشهد به یزد از ریل

19 خرداد 1401
فرصت های شغلی

چشم انداز فرصت های شغلی در اقتصاد آینده ایران

1 اسفند 1401
کاشتن

باور نکردنی است؛ گذشته‌ها را از یاد برده‌ایم!

13 آذر 1402
تبلیغات
هاست اقتصادی
تبلیغات

دسته‌ها

میبد میزبان همایش ملی چشم‌انداز تکنولوژی کامپیوتر و شبکه
اخبار روز

میبد میزبان همایش ملی چشم‌انداز تکنولوژی کامپیوتر و شبکه

دومین همایش ملی چشم‌انداز تکنولوژی کامپیوتر و شبکه  با حضور فرماندارمیبد، اساتید و صاحب نظرات و دانشجویان و پژوهشگران سراسر ...

25 اردیبهشت 1401
مراسم 9 دی در میبد
اخبار روز

«۹ دی » حضور حماسی مردم در مقابل فتنه ای سراسری بود

مسئول سابق معاونت سیاسی سپاه الغدیر استان یزد با اشاره به توطئه‌هایی که از ابتدای انقلاب علیه نظام جمهوری اسلامی ...

10 دی 1398
هفدهمین اجلاس بین‌المللی پیرغلامان
تصاویر

تصاویری از هفدهمین اجلاس بین‌المللی پیرغلامان در میبد

هفدهمین اجلاس بین‌المللی پیرغلامان در میبدبرگزار شد.

6 شهریور 1398
انتخاب همسر
اخبار روز

چگونه همسر خود را انتخاب کنم

«چگونه همسر خود را انتخاب کنم » عنوان کارگاه آموزشی از کارگاه های طرح دانشنامه ازدواج بود که با وجود ...

4 اردیبهشت 1398
دکتر سید محمدرضا میری لواسانی مدیر عامل پتروشیمی پردیس
استان خوزستان

دکتر سید محمدرضا میری لواسانی مدیر عامل پتروشیمی پردیس شد

ریاست هیات مدیره شرکت­­های بیمه البرز، سرمایه­ گذاری تجارت بیمه نو، عضویت در هیات مدیره لیزینگ آریا دانا، آرمان اطلس، ...

22 فروردین 1402

نوشته‌های تازه

  • کشف و ضبط بیش از ۴۸۰ بسته داروی غیر مجاز و فاقد مجوز در شهرستان میبد
  • خدمت کریمانه خادمیاران میبدی در دهه کرامت
  • سرپرست فرمانداری ویژه میبد: بهره‌مندی مناسب از ظرفیتهای خیری شهرسنان نیازمند برنامه‌ریزی‌های مدون است
  • مناسب سازی مکانهای عمومی شهرستان با جدیت دنبال شود
  • آغاز برنامه کشوری پیشگیری از تنبلی چشم کودکان 3 تا 6 سال طبق سال های گذشته در میبد ‏
  • دیدار صمیمانه مسئولین استانی با فرزندان مراکز شبه خانواده بهزیستی میبد‎ ‎
  • یزد دومین استان بخشنده حیات در کشور است

آخرین دیدگاه‌ها

  • حسینی در 25 میلیارد تومان برآورد هزینه برای اجرای مسیر ندوشن –ورزنه / پائین آمدن هزینه‌های حمل و سوخت با تکمیل پروژه جاده ندوشن – ورزنه
  • سایه در خدمت رسانی مرکز توانبخشی رویای زیبا به افراد مبتلا به اختلال طیف اتیسم
  • اسکندر در جشن اختتامیه ترم تابستان کانون والیبال آریا میبد برگزار شد
  • علی عطایی در پرورش بز سانن در میبد
  • رضا در تیم آریا میبد قهرمان مسابقات والیبال جام فجر اردکان شد
logo-samandehi

برچسب‌ها

آشپزی آموزش آموزش و پرورش آیت الله اعرافی اداره بهزیستی استاندار یزد استان یزد اشتغال امام جمعه میبد انتخابات بام میبد بانوان بفروئیه بهزیستی تجلیل تغذیه جهاد کشاورزی خانواده خطبه های نماز جمعه دانش آموزان دانشگاه میبد زیلو سایه بونک سرگرمی سلامت سید محسن فلاح شهرداری صنایع دستی فال فال روزانه فرماندار میبد فرهنگسرای میبد مشاغل خانگی مصلی آیت الله اعرافی میبد میراث فرهنگی ندوشن نشست خبری هفته دولت هنر در خانه ورزش پیامک کرونا گردشگری یزد
  • در باره ما
  • ارتباط با ما
  • پیوندها
  • ارسال مطلب
  • تصاویر
  • فیلم
  • پذیرش آگهی

Copyrigتمام حقوق این وب سایت برای پایگاه خبری بام میبد محفوظ است. نشر مطالب با ذکر نام پایگاه خبری بام میبد بلامانع است.

بدون نتیجه
نمایش همه نتایج
  • خانه
  • اخبار روز
    • اجتماعی
    • اقتصادی
    • فرهنگی
    • سیاسی
    • علمی
    • ورزشی
    • بانوان
    • حوادث
    • استان‌ها
    • مصاحبه
  • سلامت
    • بیماریها
    • دانستنی های سلامت
    • بهداشت کودکان
  • فرهنگ و هنر
    • تئاتر
    • سینما
    • تلویزیون
    • ادبیات
      • شعر
      • دلنوشته و نثر های ادبی
      • داستان
  • علم و تکنولوژی
    • اینترنت
    • موبایل
    • گیاهان
    • دانستنی ها
  • گردشگری
  • شهروندان
  • گزارش‌های خبری
  • یادداشت ها و مقالات
  • گفت و گو
  • بازار

Copyrigتمام حقوق این وب سایت برای پایگاه خبری بام میبد محفوظ است. نشر مطالب با ذکر نام پایگاه خبری بام میبد بلامانع است.