در را بر او باز میکند و پسر وارد میشود. مادر خوشحال است که امروز میتواند ناهاری خوشمزه به فرزندش بدهد، اما برخلاف تصور او پسر آنقدرها هم در عالم ناهارخوردن نیست.
مدرسه او اجازه همراه داشتن موبایل را نمیدهد و برای همین او مثل هر روز به سمت گوشیاش هجوم میبرد و همچون گرسنهای قحطیزده که تازه به او غذا رسیده با حرص و ولع وارد عالم آن میشود و خود را سرگرم میکند.
پسر نوجوان هیچ خوش ندارد از یکی از برنامههای روز عقب بیفتد یا از اخبار جدید گروههایی که در آن عضو است، بیاطلاع باشد.
انرژی زیاد دوران نوجوانی بیش از آن است که در مدت زمانی کوتاه تخلیه شود و او همچنان به وقت احتیاج دارد.
دست آخر با صدای بلند مادر، گوشی به دست برای ناهارخوردن میرود. بوی غذای مطبوعش برای لحظهای لبخند به لبان او میآورد، اما دلیل نمیشود که گوشیاش را در حین ناهارخوردن کنار بگذارد.
مادر غذا را داخل بشقاب میکشد و جلوی او میگذارد. او هم قاشق قاشق میخورد، اما هنگامی که مشغول جویدن است، انگشتانش دوباره به سمت گوشی میرود و به فعالیتش
ادامه میدهد.
باید برای هر چیزی که چشمش را میگیرد کامنت بگذارد و تا آنجا که برایش مقدور است پست جدید قرار دهد.
حتی برای لحظهای نگاهش را به مادرش نمیاندازد تا ببیند چگونه با ناراحتی و ناامیدی به او چشم دوخته. پس از اتمام غذا بلافاصله بدون گفتن هیچ کلامی به سمت اتاقش میدود تا ادامه دهد.
مادر با نگاهی غمزده او را بدرقه میکند. به راستی چه بر سر این نسل آمده است؟
پای صحبت خیلیها که مینشینی، میگویند قدیم تربیت بچه راحتتر بود و الان این کار دشوار شده. بچههای این دوره زمانه حرف شنو نیستند، نمیشود آنها را کنترل کرد و همه آنها خود رای بار آمدهاند، اما واقعیت آن است که بچهها تغییر خاصی نکردهاند و رشد بسیار سریع تکنولوژی بین آنها و اختلاف بین نسلی در عصر ارتباطات بینشان فاصله انداخته است.
به راستی علت چیست و چه میشود کرد؟
متهم اصلی تنهایی
بشر موجودی اجتماعی است. او نمیتواند خود را داخل غار تنهایی زندانی کند و همه عمرش را در حصاری که به اجبار برای او تنیده شده به سر ببرد.
انسان هزار دوست که داشته باشد بازهم آشنایی با هزارویکمین برایش جالب است. هر کدام از گروههای مختلف اجتماعی برای فرد جذابیت خود را داراست.
خانواده، اقوام، همکلاسیهای دورههای مختلف تحصیلی، همکار، دوست، آشنا، در و همسایه، هر کدام به نحوی میتوانند برای فرد جذاب باشند.
شما اگر سالها یکی از دوستانتان را ندیده باشید و تصادفا او را در خیابان ببینید و دقایقی شیرین را با او بگذرانید، حس میکنید بخشی از گمگشته وجودتان را در او یافتهاید و این سالها کمبود او را داشتهاید.
حتی اگر به فردی از اقوام علاقه چندانی نداشته باشید باز هم دوست دارید گهگاه از احوالش باخبر شوید و بدانید به تازگی مشغول انجام چه کاری است.
حال پرسش اینجاست که چرا روال زندگی را به نحوی پیش بردهایم که سایه ظلمانی تنهایی بر سر همه ما گسترانده شده؟ بسیاری از خانوادهها تکفرزند دارند و کودک از داشتن خواهر یا برادر محروم است.
رفت و آمدهای فامیلی هم به حداقل رسیده و دیگر پسرعمو و دخترخاله مانند گذشتهمعنایی ندارد.
این در حالی است که نیاز انسانی اجتماعی بودن در تمام ما همچنان حی و حاضر باقی مانده و همواره احتیاج خود را به ما اعلام کرده است.
پس در این شرایط تعجبی ندارد اگر پدیدهای به نام شبکه اجتماعی از راه برسد و دل همه بهخصوص نسل جدید را برباید و بخش عظیمی از زندگی نوجوانان را در برگیرد.
اگر پدر و مادرها برای فرزندان خود وضعیتی را فراهم میآوردند که در آن خبری از تنهایی نبود، هر فرزندی که خواهر و برادر داشت، روابط خوبی در خانواده حکمفرما بود و رفت و آمدها مانند دوران گذشته زیاد برگزار میشد، مطمئنا جذابیت دنیای مجازی به مراتب کمرنگتر از امروز بود.
هر والدی که میخواهد فرزندش را از این عالم دورتر کند باید فضایی دوستانهتر را در خانه پدید بیاورد و گشت و گذار و رفت و آمدها را نیز به اوج برساند تا بهراحتی عالم مجازی مغلوب عالم واقعی شود.
فقدان سرگرمیهای جذاب
مادری میگفت: ده سال پیش که تازه رایانه به خانه ما راه پیدا کرده بود، پسر من که آن زمان فقط هفت سال داشت از صبح تا شب پای بازیهای کامپیوتری مینشست و بدون پلک زدن فقط بازی میکرد.
آن زمان با این کار او مشکل داشتم و حریفش نمیشدم. حالا وضع بدتر شده. او از صبح تا شب موبایل به دست در این گروه و آن گروه سرک میکشد و کامنتهای آنچنانی میگذارد.
گاهی با شنیدن صدای قهقههاش متوجه میشوم اوضاع از چه قرار است و خیلی ناراحت میشوم.
وقتی از آن مادر پرسیدم برای تفریح و پرکردن اوقات فراغت او چه تمهیداتی دیده متوجه شدم او اصلا با تفریح پسرش موافق نیست و دلش میخواهد فرزندش فقط سرش را با کتاب و درس گرم کند و بس.
هنگامی که یک نوجوان تفریح مناسب و جذاب ندارد بهراحتی جذب دنیای مجازی میشود که میتواند ساعتهای مدید را با آن سر کند، بیآن که هزینه خاصی برایش داشته باشد.
در مقابل، نوجوانی که به کلاسهای ورزشی یا هنری میرود و از این کار هدف دارد، تمایل چندانی برای باطل کردن وقتش در دنیای وایبر و تلگرام نخواهد داشت.
فاصله تکنولوژیک دو نسل
هر ابزار جدید تکنولوژیک که به بازار ارائه میشود و ناگهان در میان مردم طرفدار مییابد، مجموعهای از ویژگیهای جالبی داشته که توانسته عده کثیری را به خود جذب کند.
حال بین انسانها و آن ابزار یک مانع وجود دارد و آن هم آشناشدن با آن ابزار است. به طور طبیعی، انسان تنبل است و تغییر و تحول را دوست ندارد.
رفتن در یک مسیر همیشگی و تکراری راحتتر است و بیشتر افراد ترجیح میدهند تا آیندهای نامعلوم به همان روال پیش بروند، اما هستند کسانی که این سد را میشکنند و به سرعت یاد میگیرند و خود را متحول میکنند.
نوجوانان و جوانان این روال را دوست دارند، اما هر چه فرد به سمت میانسالی پیش میرود تنبلی بیشتر در وجود او رخنه میکند و همواره ترجیح میدهد به همان روال معمول عمل کند. همین، عامل فاصله افتادن بین این دو نسل شده است.
نوجوانان به سرعت با دنیای تکنولوژیک روز آشنا میشوند درحالی که نسل قبلی هنوز در خم یک کوچه است.
نوجوانان به افراد به تاریخ پیوسته علاقهای ندارند و به دنبال انسانهای پرانرژی و به روزرسانی شدهاند.
والدین باید خود را همگام با دوران مدرن پیش ببرند تا بتوانند نظارتی نسبی بر عملکردهای فرزند خود داشته باشند و همچنان در مقام یک قهرمان برای او باقی بمانند.
هدفمندی
بسیاری از والدین و استادان اصرار دارند به شاگردان بیاموزند وقتشان را در دنیای مجازی هدر ندهند، اما در مقابل این سوال بچهها را نمیشنوند که میگویند: وقتمان را در دنیای جذاب وایبر و تلگرام نگذرانیم، کجا بگذرانیم؟ در اینجا خوش میگذرانیم، اما خارج از این عالم شاد نیستیم.
واقعیت آن است که بچهها مفهوم چندانی از استفاده بهینه از وقت یاد نگرفتهاند و انگیزه آنچنانی برای ترک سرگرمی و بهره بردن از زمان ندارند.
بر بزرگترها واجب است که در فرزندان خود انگیزه به وجود بیاورند و آنها را یکپارچه شور و اشتیاق کنند.
خود شما هنگامی که به مطالعه کتابهای انگیزهبخش میپردازید شور و اشتیاق مضاعفی برای تلاش و موفقیت در خود مییابید. فرزندتان هم به همین انگیزهها احتیاج دارد.
او را تشویق به انجام کارهای فوقالعاده کنید، نقاط قوتش را به او خاطرنشان کنید، کمکش کنید تا مسیر زندگیاش را پیداکند و با برنامهریزی درست در جهت رسیدن به اهدافش گام بردارد.
نوجوانی که راهش را پیدا کند و به دنبال علائق زندگیاش باشد وقت کمتری را در دنیای مجازی هدر خواهد داد.
و در پایان به خاطر داشته باشید که اگر شما به عنوان پدر و مادر در دنیای واقعی درست عمل کنید، هرگز دنیای مجازی برنده نخواهد شد.
در خانوادهای که کانون گرم مهر و محبت است، فرزندان چندان غرق دنیای وایبر و تلگرام نمیشوند و وقت زیادی را با دوستانی که هرگز در جایی غیر از صفحه گوشیشان ندیدهاند هدر نمیدهند.
نهایت تلاشتان را برای شاداب شدن فضای خانه انجام دهید و با فرزندان خود بیش از پیش دوست باشید.
رفت و آمدهای فامیلی را افزایش دهید و گاهی به تفرج و تماشا در دل طبیعت بپردازید. جاذبههای دنیای واقعی بهمراتب فراوانتر از عالم مجازیاند، اما اشکال کار آنجاست که ما کمتر از آن بهره میبریم، در حالی که سایبریها نهایت داشتههای خود را عرضه میکنند.
از همین لحظه تصمیم بگیرید که دنیایی شاد و جذاب برای فرزندتان احیا کنید تا به زودی گوشی موبایل او مغلوب شود و شما برنده میدان باشید.