به واقع یکی از معیارهای سنجش اخلاق در جامعه،معطوف به مناسبات و تعاملات نسل جوان با سالمندان می شود،به تعبیر دیگر در جامعه ای که به سالمندان بی احترامی می شود یکی از پایه های اصلی اخلاق در آن اجتماع با فرو ریختگی مواجه شده است.
این امر در جوامع شرقی مصداق بیشتری دارد،زیرا در زندگی غربی یک نوع رویکرد ماشینی حاکم است که در جوامع شرقی کمتر چنین مناسباتی دیده می شود،به بیان دیگر می توان گفت جوامع شرقی در مقایسه با جامعه غربی،از عیار عاطفی و احساسی بیشتری برخوردار هستند و فاصله گرفتن از چنین منشی تامل برانگیز تر به نظر می رسد،البته این به آن معنا نیست که به سالمندان در جوامع غربی بی احترامی می شود،به واقع در فرهنگ جاری و ساری در کشورهای غربی کمتر مناسبات عاطفی جوامع شرقی دیده می شود و ضوابط و مناسبات خشک،قانونی و ماشینی تعریف شده است که حدو مرز روابط را مشخص می کند.
با همه این اوصاف آنچه که از جامعه خود شاهدیم مبنی بر این است که در مقایسه با گذشته،توجه به سالمندان کمرنگ ترشده و این خط و سیر برای جامعه ای که احترام به بزرگتر یکی از موارد مورد تاکید شریعت،مکتب و ارزش و اخلاقی آن است خوشایند و مطلوب به نظر نمی رسد.
البته هنوز این شیوه رفتاری در شرایط حاد و بغرنج قرار نگرفته است،اما می طلبد با اتخاذ تدابیر فرهنگی و آموزشی از تشدید رنگ باختگی ها در حوزه مذکور جلوگیری شود.
عبدالرضا نامور جامعه شناس و آسیب شناس اجتماعی در گفتگو با خبرنگار گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران در این خصوص اظهار کرد:یکی از عمده ترین معضلات ما در حوزه مذکور،معطوف به نارسایی در تربیت صحیح عده ای از نسل امروزی ها است.
وی افزود:البته نمی توان چنین امری را به تمامی بخش های جامعه تعمیم داد اما بی تفاوتی هایی که بعضا از سوی برخی جوانان و نوجوانان در مناسبات رفتاری و اجتماعی در مقابل سالمندان مشاهده می شود،نوید بخش نیست.
نامور گفت:عنصر اصلی فرهنگ سازی در هر جامعه ای خانواده و مدرسه است و نقصان در هر کدام از بخش های اشاره شده،جامعه را با دشواری های جدی مواجه می سازد.
وی افزود:خانواده به عنوان نخستین محیطی که فرزندان از دوران نوزادی و کودکی با آن ارتباط برقرار می کنند و سپس مدرسه به عنوان نهادی فرهنگ ساز به عنوان دو مولفه حائز اهمیت و تعیین کننده محسوب می شوند که به نوعی مکمل یکدیگر هستند.
این جامعه شناس و آسیب شناس اجتماعی عنوان کرد:احترام به پیشکسوتان و سالمندان در فرهنگ ایرانی ریشه ای چند هزار ساله دارد و از لحاظ اعتقادی نیز ائمه اطهار و معصومین(ع)همواره به رعایت و احترام به بزرگ ترها تاکیدات موکدی داشته اند.
نامور گفت:تفاوت ها و تحولات جامعه در عصر کنونی در مقایسه با دهه ها و سالیان گذشته موید این است که باید تلاش بیشتری را در بخش های اجتماعی ، فرهنگی و آموزشی به کار بست،زیرا جامعه از قالب سنتی خود خارج شده و در شرایطی که جهان بینی جوانان با تغییرات بسیاری مواجه شده ،می طلبد متناسب با شرایط روز،فرهنگ سازی و فرهنگ پذیری در آنها تقویت شود.
امان ا…قرائی مقدم،جامعه شناس و آسیب شناس اجتماعی در این خصوص معتقد است ما ریشه های فرهنگی خود را تخریب کردیم و حق تقدمی که در گذشته برای سالمندان قائل بودیم،کمتر از گذشته ها و دوران پیشین است.
وی افزود:در گذشته ورود بزرگ تر به خانواده با برخاستن دیگر اعضای خانواده همراه می شد،اما در جامعه امروزی بعضا کارهایی برخلاف عرف مشاهده می شود که شاید امکان پذیرش و هضم آن برای جامعه وجود ندارد اما در حریم های خصوصی تر و در برابر بزرگ ترها و ریش سفید ها بدون هیچگونه معذوریتی انجام می شود.
**بیماری فرهنگی گریبانگیر جامعه شده است
کیومرث شرافتی،آسیب شناس اجتماعی معتقد است که بخش هایی از جامعه دچار بیماری فرهنگی شده و عدم درمان و علاج این معضل می تواند به تدریج با پیامدهای نامطلوب تری همراه شود.
وی افزود:جامعه ما در حال حاضر از دو فرهنگ ظاهری و باطنی تشکیل شده،در فرهنگ ظاهری برخی مسائل رعایت می شود اما در فرهنگ باطنی در بزنگاه های حساس آن ارج و احترام گذشته به چشم نمی خورد.
این آسیب شناس اجتماعی عنوان کرد:بخش هایی از سنت و فرهنگ جامعه ما با آسیب هایی جدی مواجه شده و این آسیب در ابعاد گوناگون خود را نشان می دهد که یکی از وجوه آن معطوف به احترام به بزرگ ترها و پیشکسوت ها می شود.
وی افزود:عدم رعایت سلسله مراتب در هر جامعه ای،اقتدار آن را با نارسایی هایی مواجه می سازد.
** سالمندی و افسردگی
نفیسه میرگذر،روانشناس و آسیب شناس امور اجتماعی با اشاره به تشابهات نزدیک دوران سالمندی با دوران کودکی گفت:همانطور که روحیه کودکان از حساسیت ها ولطافت خاص به خود برخوردار است در سالمندان نیز رگه هایی از این خلقیات و رفتارها در دوران کهنسالی پدیدار می شود.
وی افزود:در جنین مقطعی،سالمندان به ارتباطات و نحوه تعامل فرزندانشان بسیار حساس هستند و هرگونه بی تفاوتی و یا کم توجهی می تواند باعث بروز سرخوردگی و افسردگی هایی جدی در این افراد شود.
میرگذر عنوان کرد:در صورتی که سطح تعاملات و ارتباطات سازنده و عاطفی فرزندان با سالمندان تقویت شود،زن و مرد کهنسال با آسیب های کمتری مواجه می شوند زیرا حفظ و تقویت روحیه در این دوران نقش بسزایی در سلامت و بقا سالمندان ایفا می کند و هر گونه خللی در چنین مناسباتی می تواند باعث اختلالات جسمی همچون ناراحتی های روحی،روانی،فشار خون،سکته و…در این گروه شود.
میر گذر در ادامه با بیان نقش حائز اهمیت سالمندان در حفظ بنیان و انسجام خانواده گفت:ظرفیت موجود در سالمندان به عنوان یک توانمندی بالقوه روحی و عاطفی است که مانع از هم گسیختگی خانواده می شود و از آنجایی که خانواده تشکیل دهنده سلول ها ی جامعه است به نوعی،نقش سالمندان در بقا جامعه،بدیهی و تاثیرگذار است.
وی افزود:از سوی دیگر تجربه اندوخته شده حاصل از دهه ها زندگی به مثابه نقشه راهی است که می تواند در بسیاری از بن بست ها،راهگشا واقع شود.
این روانشناس عنوان کرد:شکی نیست که با کهولت سن،برخی از رفتارها در سالمندان مشاهده می شود که بعضا ممکن است طبیعی و نرمال به نظر نرسد اما این وظیفه نسل جوان است که با سعه صدر و خویشتن داری آن را بپذیرد و نباید از کهنسالان انتظار وفق پذیری و هماهنگ سازی با نسل جوان را داشت.
**نقش سازنده مدیریت جامعه در تکریم سالمندان
عبدالرضا نامور،جامعه شناس و آسیب شناس اجتماعی در تشریح راهکارهای موثر در حفظ و تقویت شان سالمندان عنوان کرد:خوشبختانه در طول سالیان اخیر اقدامات مطلوب و موثری برای تکریم سالمندان اجرایی شده که علیرغم برخی کاستی ها می تواند در فرهنگ سازی احترام به این طیف از جامعه موثر واقع شود.
وی افزود:البته هنوز با نقطه مطلوب فاصله داریم و می طلبد با افزایش همایش ها،برنامه های فرهنگی،گرامیداشت ها و… احترام و حفظ شان سالمندان با ارتقا هر چه بیشتری همراه شود که بطور یقین در صورت تحقق این امر،جامعه نیز از این فرصت مُتِنَفِع خواهد شد و از سویی رعایت اخلاق نیز به نحو شایسته ای محقق می شود که یقینا عاقبت بخیری دنیا و آخرت در آن نهفته خواهد بود.